وایکینگ های نوین

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

تجارت به سبک وایکینگ ها

يکشنبه 3 ارديبهشت 1402

2]

در دوران وایکینگ ها، مانند تمام اعصار قبل از آن، اقتصاد اسکاندیناوی در درجه اول یک اقتصاد معیشتی بود. تقریباً همه در مزارع روستایی زندگی می کردند . هر خانواده بیشتر آنچه را که اعضایش برای حفظ خود نیاز داشتند تولید می‌کرد و افراد معمولی اقلام لوکس کمی داشتند. با این حال، حتی قبل از عصر وایکینگ ها، میزان محدودی از تجارت داخلی نیز وجود داشت، عمدتاً به شکل بازارهای فصلی روستایی. [3]

با این حال، در حدود آغاز عصر وایکینگ ها در قرن هشتم، اولین مراکز شهری اسکاندیناوی در اطراف دریای بالتیک و دریای شمال ظاهر شدند. اگرچه تنها حدود 1-2٪ از جمعیت در این "شهرهای تجاری" زندگی می کردند، همانطور که اغلب آنها را امروزه می نامند، تأثیر آنها بر اقتصاد اسکاندیناوی بسیار بیشتر از آن رقم بود که ممکن است نشان دهد. به این دلیل که شهرک های تجاری، همانطور که از این اصطلاح پیداست، اسکاندیناوی را وارد شبکه های تجاری گسترده اوراسیا کردند که در این دوره وجود داشت. [4]

اکثر مزارع اسکاندیناوی کالاهای صنایع دستی مورد نیاز اعضای خود - لباس، ابزار و غیره - را به تنهایی تولید می کردند. اما با ظهور شهرک های تجاری، افراد بیشتری توانستند در یکی از این صنایع متخصص شوند. آهنگران، جواهرسازان، مهره سازان، شاخ کاران، و سایر صنعتگران تمام وقت از این قبیل به شهرهای تجاری هجوم می آوردند تا کالاهای خود را برای صادرات به بازارهای خارجی تولید کنند و نه صرفاً برای امرار معاش یا تجارت محدودی که در داخل انجام می شد. [5]

کاوش های باستان شناسی در هدبی، یکی از مهم ترین شهرهای تجاری اسکاندیناوی، دامنه و محتوای تجارت عصر وایکینگ ها را نشان می دهد:

باستان شناسان شواهد زیادی برای تجارت از راه دور انواع قابل توجه کالاها پیدا کرده اند: بطری های کوچک سرامیکی با جیوه، کهربا، شمش های آهن، سرب، نقره، برنج، جواهرات خارجی از جمله کریستال کرنلین و سنگ، شیشه، سفال های خارجی، ابریشم، مجموعه‌ای از درهم‌های عربی تقلبی و بشکه‌های شراب از راینلند، که دوباره برای خط‌کشی چاه‌های چاه استفاده می‌شد. از جمله محصولات شمالی که در هدبی یافت می شوند می توان به استخوان های شیر دریایی، شاخ گوزن شمالی، سنگ صابون نروژی و سنگ چغندر اشاره کرد. ما از شواهد دیگر می دانیم که خز و بیشتر منسوجات نیز در هدبی خرید و فروش می شدند، اما آنها اثر زیادی در مواد باستان شناسی به جا نگذاشتند، زیرا بیشتر مواد آلی در طی یک هزاره از بین می روند. یک قفل آهنی از مجموعه ای از بندها، که در بندر شهر پیدا شده است، ما را به یاد تجارت برده هدبی می اندازد. [6]

خزهای اسکاندیناوی به ویژه در خارج از کشور مورد توجه بودند، زیرا آب و هوای سرد به پستانداران محلی که دارای پوسته های ضخیم و مجلل بودند، کمک می کرد. [7]

خز یکی از دو ستون بزرگ تجارت وایکینگ ها بود. دیگری برده بودند. تمام اوراسیا در این دوره در تجارت برده شرکت داشتند و وایکینگ ها نیز از این قاعده مستثنی نبودند. خریدار اصلی بردگان فروخته شده توسط وایکینگ ها، خلافت عرب بود که معاملات عمدتاً در اروپای شرقی و بنادر مدیترانه مانند ونیز و مارسی انجام می شد. [8]

بردگانی که وایکینگ ها فروختند معمولاً مردان و زنانی بودند که در حملات به اسارت می گرفتند . [9] از آنجایی که وایکینگ ها به سکونتگاه های یکدیگر حمله کردند، این بدان معنی است که آنها به ندرت یکدیگر را به بردگی فروختند. به نظر می رسد که آنها در این زمینه تفاوتی بین اسکاندیناوی ها و غیر اسکاندیناوی ها، بت پرستان و مسیحیان و غیره قائل نشده اند. [10] خود شهرک‌های تجاری در معرض حملات وایکینگ‌ها قرار داشتند، و می‌توانیم تصور کنیم که با همه کالاهای با ارزشی که در آنجا تولید و مبادله می‌شود، شهرک‌های تجاری اهداف جذابی را ایجاد می‌کنند. [11]

اهداف وایکینگ ها در شرکت در تجارت بین المللی آن دوره در درجه اول با اشتهای حاکمان آنها برای کالاهای لوکس خارجی مرتبط بود. [12] چنین اقلام وارداتی نمادهای وضعیت چشمگیری بودند، و بنابراین جای تعجب نیست که بنیانگذاران و فرمانداران شهرهای تجاری وایکینگ ها اغلب خود روسای وایکینگ ها بودند . [13]

از آنجایی که ثروتمندترین سرداران می‌توانستند سخاوتمندترین افراد را نسبت به جنگجویانی که برای آنها می‌جنگیدند، نشان دهند، اندازه نیروی رزمی یک فرمانده اغلب با ثروت او متناسب بود. به نوبه خود، هر چه ارتش او بزرگتر بود، یک فرمانده در هنگام حمله موفق تر بود - در نتیجه ثروت او و تعداد مردانی که تحت فرمان او می جنگیدند بیشتر می شد. [14]

با این حال، کشاورزان ساده وایکینگ گاهی اوقات وزنه هایی برای نقره داشتند، که به این معنی است که آنها حداقل مقدار کمی نقره برای خرید چیزهایی از دنیای خارج برای مزرعه خود داشتند. این نشان می دهد که حتی اگر تجارت در درجه اول در خدمت تامین کالاهای لوکس سران بود، این تنها هدف آن نبود . [15] ساکنان نواحی روستایی اطراف شهرک‌های تجاری اغلب هر آنچه را که مازاد داشتند – معمولاً غذا – را با کالاهای دیگری که از شهرهای تجاری عبور می‌کردند، مبادله می‌کردند. [16]

تجارت انبوه کالاها تا حدودی در تمام دوران وجود داشت، اما در سال 1000، عنصر بسیار برجسته‌تری شد و حتی تا حد زیادی جایگزین شکل قبلی تجارت لوکس شد. بسیاری از شهرهای بزرگ تجاری دوران لوکس ناپدید شدند و بازدیدکنندگان از مکان‌های قبلی آنها فقط خرابه‌ها و بیابان را گزارش کردند. [17] چه اتفاقی افتاده بود که این تغییر عظیم را به وجود آورد؟

پاسخ در گذار اسکاندیناویایی ها از یک مدل سیاسی به مدل دیگر نهفته است. مدل قبلی از سردارانی که بر گروه کوچکی از مردم حکومت می‌کردند، با مدلی جایگزین می‌شد که شاهانی که بر منطقه وسیعی از زمین حکومت می‌کردند، مشخص می‌شد. شهرهای تجاری با توانمند ساختن چند تن از سرداران به قدری ثروتمند که قدرت پادشاه شدن را داشته باشند، از قضا مرگ خود را تسهیل کردند. شهرهای تجاری جای خود را به مناطق شهری بزرگتر دادند که به مراکز اداری پادشاهان جدید تبدیل شدند. [18]